تسلیت رئیسی به سردار غلامرضا سلیمانی
تاریخ انتشار: ۵ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۳۵۰۳۳
رئیس جمهور در پیامی درگذشت والده سردار سرتیپ پاسدار غلامرضا سلیمانی، رئیس سازمان بسیج مستضعفین را تسلیت گفت.
به گزارش ایسنا، سید ابراهیم رئیسی در پیامی درگذشت والده سردار سرتیپ پاسدار غلامرضا سلیمانی، رئیس سازمان بسیج مستضعفین را تسلیت گفت و از درگاه خداوند بزرگ برای آن مادر مومنه، رحمت و رضوان الهی مسئلت کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
متن پیام رئیس جمهور به شرح زیر است؛
بسم الله الرحمن الرحیم
سردار سرتیپ پاسدار جناب آقای غلامرضا سلیمانی
رئیس محترم سازمان بسیج مستضعفین
ضایعه درگذشت والده مکرمه و بزرگوارتان موجب تأثر خاطر شد.
اینجانب با عرض تسلیت به جنابعالی و خانواده محترم، از درگاه خداوند بزرگ برای آن مادر مومنه، رحمت و رضوان الهی، برای عموم بازماندگان صبر و اجر و برای شما سلامتی و مزید توفیق خدمت، مسالت دارم.
سید ابراهیم رئیسی
رئیس جمهوری اسلامی ایران
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: سيدابراهيم رئيسي رييس سازمان بسيج مستضعفين توافق ایران و بلژیک اسدالله اسدی ایران و بلژیک حسين اميرعبداللهيان ایران و عمان موشک خرمشهر ۴ برگزیده ها سيدابراهيم رئيسي توافق ایران و بلژیک اسدالله اسدی ایران و بلژیک حسين اميرعبداللهيان غلامرضا سلیمانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۳۵۰۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای علاقه زیاد سردار سلیمانی به نوه اش، عسل /زینب گفت ببین یه ذره بچه داره من رو تهدید میکنه!
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، بنابر آنچه که فارس روایت کرده است، علاقه حاج قاسم به نوهها باعث شده بود که کسی جرئت نداشته باشد در خانه حاجی چیزی به آنها بگوید. گاهی که بچهها حسابی شلوغ میکردند و زینب دعوایشان میکرد، میگفتند: «میریم به بابا حاجی میگیما!» زینب هاج و واج به بقیه نگاه میکرد و میگفت: «ببین یه ذره بچه داره من رو تهدید میکنه.» یک بار که در حسینیه امام خمینی(ره) بیت رهبری مراسم روضه بود، آنها هم خانوادگی دعوت شدند. بچهها کوچک بودند. ۵ـ۴ سالشان بیشتر نبود.
هر قدر عروس حاجی اصرار کرد که «بذارین من نیام. میترسم این بچهها خراب کاری کنن زشت بشه!» حاجی قبول نکرد. میگفت: «چه خراب کاریای؟ خب بچه برای همین کارهاست دیگه. باید بذاری بچه بازیش رو بکنه.» با اصرارهای حاجی، همگی با هم رفتند. روضه که تمام شد و شام آوردند، شیطنت بچهها گل کرد. قورمه سبزی را با دست برداشته بودند و راه میرفتند و همه جا میریختند. دیگر کسی حریف آنها نمیشد.
زینب به خانمی که انتظامات آنجا بود، گفت: «لطفاً بچهها رو دعوا کنین بگین بشینن.» خانم به مانیتور که تصویر حاج قاسم را کنار حضرت آقا نشان میداد، نگاهی انداخت و گفت: «آخه زینب خانوم! من جرئت نمیکنم دعواشون کنم.» زینب گفت: «خب خودم دارم میگم بهتون دعواشون کن، بلکه آروم بگیرن.» با اصرارهای زینب خانم، انتظامات به سمت عسل که نوه محبوب حاجی بود، رفت و گفت: «اگه اذیت کنی، دعوات میکنمها!» عسل این را که شنید، یکی از ابروهایش را که بین خانواده معروف بود به ابروی سلیمانی، بالا داد و گفت: «اون آقایی که توی تلویزیون داره نشون میده، بابا حاجی منه. میگم دعوات کنهها!»زینب خشکش زد. با تعجب به زن داداشش نگاه کرد. هر دو از این حرف عسل هم خندهشان گرفته بود و هم متعجب شده بودند.
خانم که سعی میکرد جلوی خندهاش را بگیرد گفت: «تو رو خدا من رو با حاج قاسم در نندازین.»
۲۷۲۱۹
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901128